انشا

انشا درباره هنرمند~ 6 انشا درباره هنر و هنرمند برای پایه های مختلف

در این بخش از سایت بزرگ گلستان فان چندین انشا درباره هنرمند را برای شما دوستان و دانش آموزان عزیز آماده کرده‌ایم که می‌توانید با کمی تغیر در فضای کلی آن‌ها، این انشاها را به کلاس ارائه دهید. در ادامه با سایت گلستان فان همراه شوید.

فهرست موضوعات این مطلب

انشا درباره هنرمند بودنانشا ادبی اگر من هنرمند بودمهنر چیست و هنرمند کیست (انشا تحقیقی)انشا با موضوع هنر چیست و هنرمند کیست؟موضوع امروز انشاء ما درباره هنر و هنرمندانشا با موضوع ارزش هنرمندانشا درباره هنرمند بودن

مقدمه: هنرمندان، به عنوان انسان‌هایی با شخصیت جالب، همواره مورد توجه قرار گرفته‌اند و در مورد آن‌ها می‌توان احساسات خوبی بوجود آورد. آن‌ها با مبارزه با سختی‌ها و مشکلات، به نقطه‌ی برتری رسیده و از تلخی‌ها عبور کرده‌اند و از هدف خود دور نشده‌اند.

بدنه: هنرمندان ممکن است در زندگی واقعی، شخصیتی متفاوت و دور از ذهنیت باشند که با آنچه در فیلم‌ها می‌بینید، متفاوت است. برای این دسته از افراد که شخصیت هنری دارند، می‌توان گفت که در زندگی خود نیز به مسیر هنری خود ادامه می‌دهند و این احساس خوبی برای آنها به وجود می‌آید که ممکن است بر اساس این ساختار شخصیتی آنها استوار شده باشد. این نکته بسیار جالب و عجیب است.

هنرمندان قطعاً می‌توانند روز به روز به مسیر موفقیت خود پیشرفت کنند و برتری‌های بیشتری را کسب کنند. آنها با این حال، با حرفه‌ای کار کردن به اندازه‌ای که می‌توانند ذهن خود را با بازی یا اجرا هماهنگ کنند، مشغول به کار هستند. این مسئله بسیار جالب و هیجان‌انگیز است.

تیپ شخصیتی هنرمند یا رمانتیک، شخصیت هایی کاملاً متمایزی دارند و سعی می‌کنند تفاوت خود را با دیگران به نمایش بگذارند. شما می‌توانید این تمایز و تفاوت را به خصوص در حالت‌ها، روحیه، خلق و خویشاوندی های آنها، احساسات عمیق و نحوه پوشیدنشان، مشاهده کنید. البته این شخصیت‌ها را در انسان‌های عادی نیز می‌توان یافت.

نتیجه‌گیری:

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که در آینده به یک هنرمند موفق تبدیل شوید؟ این حتماً یک احساس جالب و هیجان‌انگیز است که تنها کمتر کسی این حس خوب را تجربه کرده است.

انشا ادبی اگر من هنرمند بودم

اگر هنرمند بودم، دنیایی از رنگ‌ها و خلاقیت را با تمام وجودم تجربه می‌کردم. هنر، زبانی جادویی است که به وسیله‌ی آن می‌توانم احساسات، افکار و خیالات خود را به تصاویر و اثرهای هنری تبدیل کنم. هنر برای من معنابخش زندگی بوده و میتواند به وجودم نیرویی الهام بخش اضافه کند.

در نقش هنرمند، روزها و شب‌ها به کشف زیبایی‌های پنهان در دنیای اطرافم می پرداختم. هرچیزی، از یک دسته گل و یک صحنه خیالی تا صدای پرندگان در طلوع آفتاب برایم الهام‌بخش بود.

در نقش هنرمند، میتوانستم به یاری کلمات و استعدادم، زبان را به تصویر تبدیل کنم. شعر نوشتن، داستان‌سرایی و نقاشی کردن، همه این ابزارها برای من بودند تا داستان‌هایی از عشق، امید و انسانیت را به دیگران منتقل کنم.

اگر من هنرمند بودم، مسئولیت‌هایی نیز به دوشم آمده بود. هنر به عنوان یک ابزار قدرتمند، می‌تواند به ما کمک کند تا مسائل اجتماعی را بیان کرده و تغییراتی مثبت در جهان ایجاد کنیم. با تلاش در جهت ترویج هنر و فرهنگ، می‌توانستم به بهبود جامعه و ایجاد تغییرات معنوی در جامعه کمک کنم.

در نقش هنرمند، زندگی به وسیله هنر پر از رنگ و طراوت می‌شد. هنر برایم سرزندگی و کمال بود و می‌توانست به من احساس آزادی و تکامل معنوی دهد. اگر من هنرمند بودم، با اشتراک گذاری آثار هنری ام، احساس خوبم را به دیگران انتقال میدادم.

هنر چیست و هنرمند کیست (انشا تحقیقی)

هنر در واقع ایده و یا تخیل و احساس درونی یک فرد است که با خلاقیت خالق آن به‌منظور رساندن یک مفهوم به وجود می‌آید. که فکر و تجربه نیز شاید در آن موثر باشد. اکثر ما وقتی سخن از هنر می‌شود به دنبال زیبایی هستیم. شنیدن یک آهنگ دلنشین، دیدن یک تابلوی نقاشی زیبا و یا خواندن یک شعر عاشقانه و امثال این. اما هنر همیشه همراه با زیبایی نیست. ممکن است یک عکس و یک فیلم دلخراش و یا یک رمان ترسناک که از نظر حسی برای ما زیبایی نداشته و ناراحت کننده است هم شامل آثار هنری شوند. گفتنی است آثار هنری که در دسترس ما هستند در زندگی ما اثربخش هستند و با گذشت زمان با فرهنگ ما انس گرفته و برای ما معنی پیدا می‌کنند. حتی گاهی تاریخ را می‌سازند. مثلا تخت جمشید یک اثر هنری بزرگ است که اکنون برای ما هم تاریخ و هم فرهنگ مردمان آن زمان را بیان می‌کند.

ناگفته نماند که این آثار هنری خالقی دارند که هنرمند نام می‌گیرد. از آنجا که پسوند «مند» به معنی دارندگی است پس هنرمند شخصی است که صاحب هنر است. شخصی که با استفاده از توانایی خود در تبدیل احساس و تخیل‌اش به یک اثری که دیگر افراد قادر به خلق آن نبودند. در خلق یک اثر هنری توسط هنرمند احساس موثرتر از منطق و فکر است.

انواع هنر

صاحب نظران فعالیت هنری را به هفت شاخه تقسیم کرده‌اند:

اول: موسیقی

دوم: حرکات نمایشی ( تردستی ، سیرک و…)

سوم: هنرهای ترسیمی ( طراحی و نقاشی )

چهارم: هنرهای تجسمی ( عکاسی ، گرافیک و… )

پنجم: ادبیات

ششم : هنرهای نمایشی ( تئاتر، اجرای زنده )

هفتم: سینما

اما شاید با پیشرفت زمان و مدرن شدن جامعه دیگر نتوان فقط متکی به این هفت شاخه بود و وقت آن رسیده که هنرهای هشتم، نهم و حتی دهم مانند آشپزی، هنر انیمیشن و بازی‌های رایانه‌ای، هنر تبلیغات و رسانه و امثال این نیز بوجود آید.

در مورد سنجش و معیاری برای تشخیص آثار هنری از غیرهنری باید گفت که اگر یک اثر از سوی فیلسوفان، منتقدان، نظریه‌پردازان در کل جامعه هنر به عنوان یک اثر هنری مورد قبول قرار گیرد دارای ارزش می‌شود وگرنه هیچ ارزش هنری ندارد. ولی مگر نه اینکه هنر و هنرمند در خلق آثار باید آزاد باشد پس نمی‌توان معیاری مشخص برای آن ایجاد کرد. در واقع یک اثر زمانی هنری شناخته می‌شود که هویت و حرفی برای گفتن داشته و احساسات مخاطبان خود را برانگیخته و با ماندگاریش فرهنگ ساز شود.

انشا با موضوع هنر چیست و هنرمند کیست؟

توی دنیای امروز ما میلیون ها اثر هنری و غیر هنری وجود داره که کارشناس ها و متخصص ها دربارش نظر میدن.

اما من معتقدم که هر اثری هنری نیست و هر کسی هم هنرمند نیست.

 میلیون ها نقاش، موسیقیدان و نوازنده، خراط و معمار . . . وجود داره که به زیباترین شکل کارش رو انجام میده، ولی بازم هنرمند نیست.

از ویژگی های اکثر آثار هنری زیبایی، نظم و سلیقست. اما باز هم اثرهایی پیدا میشه که با وجود اینکه زیبایی و سلیقه و نظم هم نداره، بازم شاهکار به حساب میاد!

رابطه ما آدما با هنر چیه؟

ما آدما زیبایی رو دوست داریم. ما آدما با شلوغی و بی نظمی رابطه خوبی نداریم. ما آدما همگی به طور مشترک دنبال یه چیز هستیم.

دنبال زندگی. دنبال آرامش. به دنبال کامل شدن و کمال شدن. همه به دنبال راه زندگی میگردیم. با عصا و بی عصا، توی تاریکی و روشنی، . . . میگردیم و میگردیم . . . میپرسیم و میپرسیم . . . گاه بعضیهامون سرنخ ها رو میگیریم و دنبال میکنیم، گاه بعضی ها پا روی دوک نخ میذاریم و میدویم.از وسط باغ ها رد میشیم و هیچ سیبی نمیچینیم . . . چرا!؟ چرا نمیبینیم و نمیچینم؟

هنر، سرنخ زندگی ماست. هنر باغ سیب ماست. هنر اثریه که درون مایه خودش رو با راه زندگی ما پر کرده. هنر رفتاریه که ما انسانها با مشاهدش یادمون میاد که باید کجا بریم، باید چیکار کنیم، باید به چی برسیم؟

گاه دیدن یک تابلو نقاشی از یک منظره سر سبز و شاد و با طراوت باعث میشه که همون لحظه یه نفس عمیق بکشیم و یادمون بیاد که دنبال آرامش و زندگی میگردیم.

گاهی شنیدن یه قطعه موسیقی ما رو از اعماق غم و اندوه بیرون میاره و میگه که باید امید داشته باشیم.

یک کوزه سفالی که روش نقاشی ترک و شکستگی کشیده شده با یه تو گوشی بهمون میفهمونه که از روی ظاهر هر کس نباید به راحتی قضاوت کینم.

هنر وسیله یا بهتر بگم، هنر نشانه ایست برای ما انسان ها که بتونیم درست رشد کنیم.

هر اثری و رفتاری که درون خودش چیزی رو به زیباترین شکل جای داده باشه که بتونه ما رو به کمال برسونه هنر شمرده میشه.

و این چیزیه که باعث میشه ما آدما فطرتا از هنر خوشمون بیاد و با دیدن یه اثر هنری به به و چه چه بزنیم.

موضوع امروز انشاء ما درباره هنر و هنرمند

هنر شغل بسیار ظریف با دقت و حساس می‌باشد که نشئات گرفته از حس درونی هنرمند است.

هنر دارای شاخه های متفاوت است و به هفت دسته تقسیم می‌شود:

۱- معماری

۲-هنر های دستی مانند مجسمه سازی و شیشه گری و…

۳- هنر های ترسیمی برای مثال نقاشی و خطاطی و…

۴- ادبیات شامل شعر و داستان، نمایشنامه و فیلمنامه و نثر

۵- موسیقی

۶- ورزش رقص و حرکات نمایشی

۷- هنر های نمایشی: فیلم، سینما، تئاتر و…

ما ایرانی ها در تمامی عرصه ها نیز حرفی برای گفتن داشته ایم از جمله رشته های هنری؛

کم کسانی نیستند که دستان توانا در رشته مجمه سازی و شیشه گری دارند، همچنان در رشته موسیقی و در سینما تئاتر؛

برای مثال برای شما چند مورد از اساتید دنیای موسیقی را مثال می‌زنیم: ۱-استاد بنان ۲-استاد محمدرضا و پسرشان همایون شجریان ۳-جلال تاج اصفهانی ۴- استاد اردشیر کامکار و استاد شهرام ناظری و…

هرکدام از این اساتید با صدای زیبا و رسای خود و سواد موسیقی بسیار بالا و قدرت اجراهای خاص خود دارای سبک می باشند و آثار زیبا خلق کرده‌اند که در میان ذهن ها بسیار نشسته است و خاطره‌ها با این کلام ها ثبت شده حال چند مورد از دنیای سینما نز مثال می‌زنیم.

برای مثال می‌توان پنج مورد از بازیگران قدیمی و اساتید حرفه ای دنیای سینما را نام برد: استاد عزت الله انتظامی، استاد جمشید مشایخی، استادعلی نصیریان و استاد محمدعلی کشاورز و استاد داوود رشیدی.

آنها با نقش آفرینی در نقش های سخت و قدیمی جای خود را در قلب ایرانیان نیز باز کرده اند و متاسفانه اکثر این اساتید را از دست داده ایم اما همچنان بزرگان زیادی هستند که برای کمبود وقت نام نبرده ایم اما سایه اساتید بر سر هنر این مملکت مستدام باد.

هنرمند با هنر خود، در ذهن ها می مانند.

انشا با موضوع ارزش هنرمند

مقدمه:

هنر، یک دنیای بزرگ و زیباست. دنیایی که در آن می‌توانی هر چیزی را که دوست داری خلق کنی. دنیایی که در آن می‌توانی احساسات خود را به دیگران نشان دهی.

بدنه:

هنر، انواع مختلفی دارد. نقاشی، موسیقی، مجسمه سازی، رقص، نمایشنامه نویسی، فیلم سازی، و… همه از انواع هنر هستند.

هر نوع هنر، زبان خاص خود را دارد. نقاشی، زبان رنگ و طرح است. موسیقی، زبان صدا و ریتم است. مجسمه سازی، زبان حجم و فرم است. رقص، زبان حرکت و پویایی است. نمایشنامه نویسی، زبان کلمه و دیالوگ است. فیلم سازی، زبان تصویر و صدا است.

من عاشق نقاشی هستم. وقتی نقاشی می‌کشم، می‌توانم دنیای درونم را به تصویر بکشم. می‌توانم احساسات خود را در نقاشی‌هایم نشان دهم.

وقتی نقاشی می‌کشم، احساس آرامش می‌کنم. احساس می‌کنم که دارم با دنیای درونم ارتباط برقرار می‌کنم.

هنر، یک هدیه بزرگ از طرف خداوند است. هنر، به ما کمک می‌کند تا دنیا را بهتر بفهمیم. هنر، به ما کمک می‌کند تا خلاقیت خود را شکوفا کنیم.

هنر، یک ابزار قدرتمند برای ارتباط با دیگران است. هنر، می‌تواند به ما کمک کند تا احساسات خود را به دیگران نشان دهیم. هنر، می‌تواند به ما کمک کند تا دنیا را از دیدگاه دیگران ببینیم.

نتیجه:

من از اینکه می‌توانم هنر را تجربه کنم، خوشحالم. امیدوارم همیشه بتوانم از هنر لذت ببرم. من عاشق هنر هستم. من معتقدم که هنر، می‌تواند دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا