
در این مطلب دلنوشته امام زمان را به همراه متن های احساسی زیبای غمگین درد دل با امام دوازدهم، حضرت مهدی (عج) را گردآوری کرده ایم.
فهرست موضوعات این مطلب
متن احساسی و دلنوشته امام زماندلنوشته غمگین امام زمانجملات احساسی برای امام دوازدهممتن ظهور امام زمانمتن دلتنگی حضرت مهدیدلنوشته مذهبی برای حضرت مهدیمتن احساسی و دلنوشته امام زمان
میدانم که میایی از مغرب آسمان .. میایی و به کعبه تکیه میدهیدر حالی که پرچم پیامبر را در دست داری.میایی و دین خدا را در سراسر جهان جاری میکنیمیایی و با شمشیر عدالت دنیای ظلم را نابود و زمین را پر از مهربانی میکنیمیایی و شهر مکه مرکز حکومت انقلابی تو میشود.میایی و مسیح (ع) در رکاب مقدست قیام میکند تا اینکه گلبانگ محمدی در سراسر دنیا طنین میاندازد.کاش میدیدم روزهایی را که با فروغ ظهور تو روشن شده است.با این آرزو که در مقدم تو و در راه یاری دین خدا جهاد کنیم و جزو سربازان با وفایت باشیم.
دلنوشته غمگین امام زمان
زمان گذشت.زمان گذشت و قلبم گواهی می دهد که به یقین تو می آیی.
تو می آیی و آیینه های زنگار گرفته قرن ها جهالت و سکوت و روزمرگی را دوباره جلا خواهی داد.
تو می آیی و قلب های سیاه شده از تنهایی را دوباره با حضور روشنی بخش خود نورانی خواهی کرد.
تو می آیی و دلم را خویشاوند تمام پنجره های جهان می کنی.
تو می آیی و چشمان جهان را به آبشاران زلال معنویت پیوند می زنی.
تو می آیی و فریادهای فرو خفته ستمدیدگان جهان را معنا می بخشی.
تو می آیی و گوش جهان را که از فریادهای گوشخراش شیاطین کفر و الحاد کر شده است، با زمزمه روح بخش محبتت نوازش می کنی.
تو می آیی و من خوب می دانم که روزی از همین دریچه که سال هاست بسته مانده است، جوانه ای خواهد رویید؛ جوانه ای سبز که از خیال همیشه منتظر من به سمت آسمان های آبی حضور تو سر بر خواهد آورد.
تو می آیی و زمین در زیر پای تو از شادی می شکفد.
تو می آیی و رودهای احساس، از دستان پر مهر نسیم، بر منتظران واقعی ات جاری می شوند.
ای تجلی مهر خداوند در زمین! شوره زار خشک دل های خسته مان در انتظار نوازش نرم نگاه پر مهر توست!
سوار سبزپوش آرزوهای ما! روایت گر فتح و پیروزی مسلمانان! وارث بدر و حنین! ذوالفقار حیدر در دستان توست و نرمی کلام مصطفی از زبان تو جاری می شود.
یا حُجّةُ اللّه علی خلقه!
هلا نگاه تو باران ترین باران هاببار بر در دل تبدار این بیابان ها
بگو که پنجره بر دوش، تا کجا آخرسکوت و صبر تو و پرسش خیابان ها
چه قدر این دل بر باد رفته ام خوانده استتو را زحنجره زخمی نیستان ها
یا صاحب الزمان! جوانان برای خرسندی ات جان در دایره ي شهادت گذاشتند و مردان مان موی در ساحت انتظار، سپید کردند و پیران مان بی تاب لحظه ي دیدارت از سرای دنیا کوچیدند؛و دریغا کـه نیامدی یا مهدی!
جملات احساسی برای امام دوازدهم
دلم برای ورود تو لحظه شماری میکند و حنجره ام تو را فریاد میزند، تو که تجلی عشقی.قنوتم را طولانی میکنم تا تو نیمه شبی برای آن دعا کنیکوچههای غریب بی کسی را آب و جارو میکنم تا تو صبحی زود از آن کوچه عبور کنی.هر روز چراغ دلم را با جامعه الکبیره روشن میکنم وسفره افطارم را با آل یاسین و عهد تزیین میکنم وبرای ظهور تو هر روز پای درد کمیل مینشینم.نمیدانم آخرین ایستگاه توسل چه هیجانی دارد کهمرا با خود تا آن سوی فاصلهها میبرد و صبح آدینه چه صفایی دارد، که صبح آسمانش پراز ندبه است.مولایم…! بی تو دفتر دلمان پر است از مشقهای انتظار ومن با دلم میخواهم آن روز که میآیی زیباترین مدال ایثار را تقدیم نگاه تو کنم.
متن ظهور امام زمان
به امید روزی می نویسم که پیچک های عاشق، از روشنای پنجره ها بالا روند و دست در دست ابرها با آسمان پیوند بخورند.
دلخوشیم برای فردایی که بهار، پیراهن سبز خود را بر تن کند و پروانه ها، تمام کوچه باغ ها را با بال های طلایی خودشان جارو کنند و زمین، از دست های مهربان باران، فراوانی بنوشد و آن گاه است که مطمئن می شوم،
هزار آیینه می روید به هرجا می نهی پا را همین قدر از تو می دانم، هوایی کرده ای ما رامیان چشم هایت دیده ام قد می کشد باران . و اندوهی که وسعت می دهد بی تابی ما را»
آقای مهربان! هزار و این همه سال است که خنده ها، از لب ها گرفته شده و کوچه های امید، در حسرت یک بهار ماندگار تکیده. احساس ها در خود فراموشی خاموش می شود، وقتی که پرچم های رنگارنگ تزویر، بر فراز ویرانی های تمدّن در اهتزاز باشد.
مهربان همدم! روزگار بدی شده است. برای تمامی عاشقانت. از خود می بریم و با گناه پیوند می خوریم و در گرداب معاصی دست و پا می زنیم و کسی به داد دلِ تنگ ما نمی رسد.
. تو می دانی، بسیار سخت است که باشیم و از نیامدنت گلایه نکنیم. سخت است که تو را برای چهار فصل امید، نخوانیم و در خود بپوسیم.
در روزگاری که پرستوها، از سرزمینِ وجودشان کوچ می کنند و تحمل سوز تازیانه های فراق را ندارند، جان می کَنیم. دریاها در رکودی به وسعت یک باور، می میرند و از دلِ دریاها مرداب ها جان می گیرد و ماهی های سرخ عاشق، در حسرت امواج خروشان دریا، پولک های طلایی خود را در تُنگ کوچک تنهایی شان می شویند و فریاد می زنند که:
ای آخرین ترانه و ای آخرین بهار باز آکه بی حضور تو تلخ است روزگارمولای سبزپوش من، ای منجیِ بزرگ تعجیل کن که تاب ندارم در انتظار.»
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشتدست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مردهای متحرک شدم، بیابی تو تمام زندگیام در عدم گذشت
میخواستم که وقف تو باشم تمام عمردنیا خلاف آنچه که میخواستم گذشت
دنیا که هیچ، جرعه آبی که خوردهاماز راه حلق تشنه من، مثل سَم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیدهایماز خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرمیک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت
مولا شمار درد دلم بی نهایت استتعداد درد من به خدا از رقم گذشت
حالا برای لحظهای آرام میشومساعات خوب زندگیام در حرم گذشت
“سیدحمیدرضا برقعی”
متن دلتنگی حضرت مهدی
دیگر دلتنگی هایمان مخصوص شبهای جمعه نیست.روز به روز و لحظه به لحظه دلتنگ آمدنت هستیم.آقاجان تنها امید ادامه زندگیمان تپشهای قلب شماست.گویی بی قراری دلهای ما از شوق دیدار شماست. آقا بگو که آمدنت نزدیک است!آقاجان دیگر از انتظار نگو از وصال بگو. از پایان جمعههای بی تو بگو!آقاجان بگو که به زودی هدهد صبا خبر از آمدنتان را نوید میدهد.بگو که میآیی و مرهم دلهای شکسته و خستهی ما میشوی.بگو که دیگر غریب نیستیم.
دلنوشته مذهبی برای حضرت مهدی
بیا که بی تو.بیا که بی تو نه سحر را طاقتی است و نه صبح را صداقتی؛ که سحر به شبنم لطف تو بیدار می شود و صبح، به سلام تو از جا بر می خیزد.
بیا که بی تو آینه ها، زنگار غربت گرفته اند.
هیچ کس حریم اطلسی ها را پاس نمی دارد و بر داغ لاله ها در هم نمی گذارد.
بیا که بی تو، قنوت شاخه ها، اجابتی جز غروب تلخ خزان ندارد.
بی تو کدام دست مهر، سرشک غم از دیدگان یتیمان بر می گیرد؟
کجاست آغوش مهربانی که دل های زخمی را به ضیافت ابریشمی بخواند؟
ای آبِ آب! رودخانه ها عطش دیدار تو را دارند و در بستر انتظار، به سوی دریای ظهور تو شتابان اند. قامتی به استواری کوه، دلی به بی کرانگی دریا، طراوتی به لطافت سبزینه ها، سینه ای به فراخی آسمان ها و صمیمتی به گرمی خورشید می خواهد تا بشود تو را خواند و کاروان دل ها را به منزلگاه امید کشاند.
این همه را که اندکی بیش نیست، از دل شکسته ترین منتظران تاریخ دریغ مدار، که ظهور تو اجابت دعای ماست.
او با کوله باری از صبر میآید …او شمشیر علی را در دست میگیرد تا نامردان را سرکوب کندو برای هدایت مردمان قرآن را میآورداو مثل ستارهای درخشان در تیرهترین شبو مثل کوه بلندی در جنگل وحشت انگیز ظاهر میشوداو با قرآن محمد در سینه و شمشیر علی در دستو با مهر زهرا و صبر حسن و شجاعت حسین میآیدسر تا پای او نبوت و ولایت استاو صفات همه پیامبران را با خود به همراه دارداو با ظهورش دین را بر همه جهان حکم فرما میسازدو قیامش مانند قیامت و از بین برنده همه گناهانو نامش از بین برنده همه نامردی هاستو سرانجام اوست که کافران را به سزای اعمالشان میرساندو رسالت پیامبران و زحمات آنان را نتیجه میبخشد.همه مسلمانان چشم انتظارند.
هر چند کمی فرج تمنا کردیم
آقا ز سر خویش تو را وا کردیم
شرمنده ولی خلاصه تر می گوییم
با واژه انتظار بد تا کردیم
اللهم عجل لولیک الفرج
آقاترین سکوت مرا غرق نور کن
ما را قرین منت و لطف حضور کن
وقتی گناه کنج دلم سبز می شود
آقا شفاعت این ناصبور کن
می ترسم از شبی که به دجال رو کنیم
آقا تو را قسم به شهیدان ظهور کن.
اللهم عجل لولیک الفرج.