
در این مطلب چند شعر طنز روز دختر را با اشعار بامزه و جالب برای دختر خانم ها گردآوری کرده ایم.
شعر طنز روز دختر برای دختران
الا دختر که تیپت تیپ روزه
دو چشم روشنت گیتیفروزهادت کردم، ردم کردی، چرا پس؟
الهی هارد لپتاپت بسوزه
الا دختر که موهای تو بوره
گمونم روسریت از جنس تورهخودت باربیتر از بالابلندان
چرا داداشت اینقد لندهوره
الا دختر که دل پیشت اسیره
وصالت آرزوی این حقیرهاگرچه خونه و ماشین ندارم
دوبیتیهایم اما بینظیره
الا دختر که موی بور داری
ز دختر بودنت منظور داریبیا تا جزوهای از هم بگیریم
شنیدم مثل من کنکور داری
هرگز کسی جاشو نمیگیرهمادر نگین و گوهر خونهسبا اینهمه، خواهر برای مایه رونوشت از مادر خونهسهرکی که خواهر داره میفهمههرکی که خواهر داره میدونهمادر اگه سلطان غم باشهخواهر وزیر اعظمِ اونهیه درد دل هایی تو دنیا هسحتی نمیشه پیش مادر گفیه درد دل های بزرگی کهتنها باید تو گوش خواهر گفوقتی عروسی میکنه انگاریه تیکه از قلبت جدا کردنبا اینکه میخندی ولی چشماتدنبال جای گریه میگردنعین زلال حوض، یکرنگنعین گلای نسترن، حساستو سرد و گرم زندگیهامونتلطیف خونه کار خواهرهاسخوب و قشنگ و ترد و بارونیمث بهارن مث پاییزنوقتی برادر میره سربازیدلتنگ میشن اشک میریزنهرکی که خواهر داره میفهمههرکی که خواهر داره میدونهمادر اگه سلطان غم باشهخواهر وزیر اعظمِ اونه
محسن رضوانی
الا دختر که میکآپت غلیظه
ببینم ناخنت رو، وای چه تیزهبه چشم خواهری پشتم بخارون
محبت کن، اگه دستت تمیزه
شعر جالب و بامزه روز دختر
الا دختر که استقلال داری
نظرگاهی پرنسیپال داریبرای دیگران شهد و مربا
به ما چون میرسی تبخال داری
دراز گیسوانت چون کمنده
جمالت رشک گلراز هلندهبیا پایین، خیالم را نپیچون
الا دختر که مضمونت بلنده
دختری با مادرش در رختخواب
درد و دل می کرد با چشمی پر آب
گفت: مادر حالم اصلا خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟
روی دستت باد کردم مادرم
سن من از بیست وشش افزون شد
دل میان سینه غرق خون شد
هیچ کس مجنون این لیلا نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته
مادرش چون حرف دختش را شنفت
: خنده بر لب آمدش آهسته گفت
دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن
گفت دختر مادر محبوب من!
ای رفیق مهربان و خوب من
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر!؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعید و یاسر و سینا صفر
با سه تاشان رفته بودم سینما
بگذریم از مابقی ماجرا!
یک سری هم صحبت صادق شدم
او خرم کرد آخرش عاشق شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید
مصطفای حاج علی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد،بله
بعد جعفر یار من عباس بود
البته وسواسی وحساس بود
بعد ازآن وسواسی پر ادعا
شد رفیقم خان داداش المیرا
بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم
بعدهانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد میان حرف او
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو
گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری
لیک جز آن که تو را باشد پدر
دل نمی دادم به هرکس اینقدر
خاک عالم بر سرت ،خیلی بدی
واقعا که پوز مادر را زدی
روز و شب با خودت نرو هی وربا تو هستم ، بله ، شما … دختر.
قلب تو گرچه واقعا پاک است!خواهرم خوشگلی خطرناک است.
با چنان تیپ و این چنین ترکیبصورتی مثل کاغذ تذهیب ،
وقتی از خانه می زنی بیرونمرد صدساله می شود دل خون.
متلک بشنوی تو از حالااز جوان های بی سر و بی پا.
آن یکی با دروغ و صد نیرنگمی دهد وعده های خوب و قشنگ.
دیگری گویدت که جانی توگز شیرین اصفهانی تو !
پیرمردی یواشکی از پشتگوید این دخترک مراهم کشت !
نم نمک می رومی از راه به دربا همین گفته ها می شوی خر !
سادگی ها تو یک کمی کم کنتو خیابون حواستو جمع کن !
گیرهای سه پیچ را ول کنخوشگلم ، فکر این ارازل کن.
این جوان ها تمام ناجورندآی ماهی ، بپا همه تورند.
پلویی می شوی به یک دوریسی دی ات پخش می شود فوری.
می شوی نقل محفل مردمسبب عیش کامل مردم.
آبرویت به باد خواهد رفتیه یه خورده ، زیاد خواهد رفت
کار من نیست تا کنم خواهر ،امر معروف ، نهی از منکر
قصد من نیست تا کنم کیفیمنتها چون که دیدمت حیفی !
گفتم این را بپرسم ای زیباکه اگر فکر شوهری حالا ؟!
گر چه ناراحتی تو از دستممن خودم کیس قابلی هستم!
امیدوارم مثل حنا با مسولیتمثه کزت صبورمثه ممول مهربونمثه جودی شاد و سر زندهو مثل سیندرلا خوشبخت باشیروز دختر مبارک