
همواره کتابهای روانشناسی مورد توجه عموم قرار گرفته و پُر طرفدار بودهاند. حال یکی از کتابهای روانشناسی که بسیار هم مورد توجه عموم قرار گرفته کتاب روان شناسی تاریک دارد. ما نیز امروز در سایت ادبی و هنری گلستان فان قصد داریم بریدههایی از کتاب روان شناسی تاریک را برای شما دوستان قرار دهیم. با ما باشید.
این کتاب درباره چیست؟
هر علمی سمت تاریکی هم دارد و میتواند گاهی حتی خطرناک باشد. علم روانشناسی هم با تمام خدمتهایی که به نسل بشر کرده، گاهیاوقات میتواند بهعنوان یک ابزار مورد استفاده قرار بگیرد. برای مثال تکنیکهای نفوذ در آدمها و هدایت آنها به سمتی که خودمان میخواهیم، تحتتاثیر قرار دادن آدمها و تسلط بر آنها همه و همه بخشی از جادوی سیاه یا روانشناسی تاریک هستند.
در واقع استثمار، شستوشوی مغزی، کلاهبرداری عاطفی و مسائلی ازایندست که میتوانند گاهی آسیبهای برگشتناپذیری به دنبال داشته باشند، با شناخت روانشناسی تاریک کاهش پیدا میکنند.
کتاب روانشناسی تاریک مایکل پیس به شما کمک میکند این راهکارهای عجیب و پنهان را بشناسید، بدانید تا چه حد تحت تاثیر آنهایید و آیا میتوانید در موقعیتهای مختلف جادوی سیاه را شناسایی کنید یا نه.
کتاب با نمونههای عینی و شکافتن بخشهای تاریک روانشناسی، درک این مسئله را برایتان ساده میکند و میتوانید راهنمایی باشد تا در دنیای پر هیاهوی امروز آگاهانهتر زندگی کنید.
جملات بسیار زیبا و عمیق از کتاب روانشناسی تاریک
اگر در افکار، گفتار و کردار یک فرد هماهنگی کامل وجود داشته باشد، نشانهای از یک روحیهٔ قوی و متناسب است
از نظر علمی و بر اساس تجربههای شخصی ثابت شده کسی که احساس نیاز میکند نسبت به کسی که احساس آرامش و رضایت دارد بیشتر در معرض کنترل ذهنی نامحسوس قرار دارد.
عواطف هر فرد کلید اصلی برای نفوذ بر دیگر جنبههای شخصیتی او محسوب میشود
بارها شنیدهایم که گفتهاند «دانایی توانایی است»؛ اگر دانایی توانایی محسوب میشود، پس میتوان به این نتیجه رسید که آگاهی نسبت به علم روانشناسی، معادلِ برخورداری از قدرتی فوقالعاده است.
اقدام قاطعانه و بدون تردید، صفتی است که بسیاری از افراد معمولی فاقد آن هستند و این فقدان درواقع برای پیشرفت در زندگی مضر است.
سوءاستفادهگران ماهر کسانی هستند که بهآرامی رشتهها را از هم میگسلند، اما هرگز اجازه نمیدهند که قربانی بهیکباره نسبت به آنچه در حال وقوع است آگاهی یابد.
هر کس نسبت به رفتارهای «محبتآمیز» واکنش متفاوتی نشان میدهد.
این مسئله ممکن است بسیار دور از ذهن به نظر برسد که اگر شخصی در تلاش است به شخص دیگری آسیب برساند، چرا در ابتدا باید اینقدر مثبت عمل کند؟ پاسخ این سؤال بسیار ساده است؛ زیرا این نمایشِ احساسات در خدمت اهداف خودشان طراحی شده است!
سوءاستفاده اشاره به فرایندی پنهان دارد که در آن، تأثیرگذاری خارج از آگاهی فردِ تحت کنترل انجام میپذیرد.
از دست دادن هویت یکی از جدیترین عوارض شستشوی مغزی است.
پنهانکاری به روشی گفته میشود که برخی از کاربران را قادر میسازد که به وسیلهٔ آن، اهداف و ماهیت واقعی اقدامات خود را مخفی نگه دارند.
با گذشت زمان، اغواگران روانشناسی تاریک میفهمند که بهتر است همیشه فردی باشی که تلاش میکند و شکست میخورد تا اینکه فردی باشی که اعتمادبهنفس لازم برای تلاش را ندارد.
بمباران عاطفی تکنیکی است که معمولاً در آغاز تعاملِ سوءاستفادهگران عاطفی با قربانیشان مورد استفاده قرار میگیرد. این تکنیک شامل نمایش ناگهانی و شدید احساسات مثبت نسبت به یک قربانی است. این مسئله ممکن است بسیار دور از ذهن به نظر برسد که اگر شخصی در تلاش است به شخص دیگری آسیب برساند، چرا در ابتدا باید اینقدر مثبت عمل کند؟ پاسخ این سؤال بسیار ساده است؛ زیرا این نمایشِ احساسات در خدمت اهداف خودشان طراحی شده است!
در کرۀشمالی مردم مجبور میشوند که در فواصل منظم به آهنگهای میهندوستانه گوش دهند. آنها به این وسیله افکار مورد نظر خود را در اعماق ذهن فرد فرومیکنند و بر لایههای پنهان ذهن او اثر میگذارند.
احساس از دست دادن سلامت روانی یکی از ترسناکترین تجربههایی است که یک انسان میتواند با آن روبهرو شود.
فقط اینکه شخصی بهطور ناخودآگاه کار بدی انجام میدهد، مسئولیت اخلاقی انجام چنین کاری را از وی سلب نمیکند
مهمترین مسئلهای که در بطن انکار واقعیت نهفته تدریجی بودن آن است؛
همانطور که یک دکتر قادر به تجویز درمان مناسب در دوز مناسب است، یک سوءاستفادهگر حرفهای نیز قادر به انتخاب تکنیک صحیح با میزان اثربخشی مناسب است.
روانشناسی زیربنای همهچیز است؛ از تبلیغات گرفته تا بهرههای مالی، از جرم و جنایت گرفته تا مذهب و درنهایت از عشق گرفته تا نفرت. کسی که به علم روانشناسی آگاهی دارد کلید اصلی جهت نفوذ بر دیگران را یافته است؛ کلیدی که هرکسی قدرت دستیابی به آن را ندارد.
اگر شستشوی مغزی فقط منجر به تغییر عقاید فردی میشد، پیامدهای مخرب کمتری داشت. خطر اصلی شستشوی مغزی این است که نهتنها شیوههای تفکر و احساس را تغییر میدهد بلکه نحوهٔ رفتار افراد را نیز دچار تغییر میکند.
اصطلاح شستشوی مغزی به روند آهستهٔ جایگزینی ایدههای فرد در مورد هویت و اعتقاد، با ایدههای جدیدی گفته میشود که متناسب با اهداف کسی باشد که شستشوی مغزی را انجام میدهد.
چگونه یک شخص میتواند بهطور دقیق بر ترس از طرد شدن غلبه کند؟ جواب خیلی ساده است. با کسب تجربهٔ مکرر طرد شدن و درک این مسئله که این قضیه درواقع چندان بد نیست.
قدرت زیاد، مسئولیت زیادی هم به همراه خواهد داشت
تکنیکهای روانشناسی تاریک امروزه در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار میگیرند. شاید شما این واقعیت را دوست نداشته باشید، اما نمیتوانید آن را تغییر دهید. بنابراین، یک انتخاب دارید؛ یا قدرت روانشناسی تاریک را نادیده بگیرید و این خطر را بپذیرید که قربانی بعدیِ اشخاصی باشید که به این تکنیکها تسلط کافی دارند و یا کنترل شرایط را در دست بگیرید و بیاموزید که چگونه از خود و افرادی که به آنها علاقهمندید در برابر اشخاصی که با ترفندهای بیرحمانه قصد استثمار روانی و آسیب رساندن به شما را دارند محافظت کنید.
آنان به این حقیقت آگاهی دارند که عواطف هر فرد کلید اصلی برای نفوذ بر دیگر جنبههای شخصیتی او محسوب میشود، بنابراین، دستکاری احساسات عاطفی هر شخص همانند بریدن رگ گردن اوست. آنها بهخوبی میدانند که اگر شخصی بر احساسات عاطفی خود تسلط داشته باشد به این معناست که کنترل کاملی بر دیگر جنبههای شخصیتی خود دارد.
این کتاب سعی دارد به شما بیاموزد که چگونه ممکن است یک کلاهبردار عاطفی در پوشش محبت دروغین، اعمال خود را پنهان کند تا شما را به دام بیندازد.
داستانهای بیشماری از رهبران دنیای تجارت وجود دارد که برای به دست آوردن سود بیشتر، بیرحمانهترین تصمیمات را اتخاذ کرده و تجارتهای بسیاری را به ورطهٔ نابودی میکشند. این مدیران کارکشته حتی قادر هستند این تصور را در مردم ایجاد کنند که رفتارشان برحسب ضرورت یا حتی دلسوزی صورت گرفته! چنین رهبرانی تقریباً نمونهای از افرادی هستند که با شعار خدمت به مردم اهداف واقعی خود را پیش میبرند.
پافشاری بر حفظ هنجارها، یکی از قدرتمندترین روشهایی است که در آن شستشوی مغزی ایدئولوژیک فرقهها امکانپذیر است
احساس از دست دادن سلامت روانی یکی از ترسناک ترین تجربههایی است که یک انسان میتواند با آن روبهرو شود.
کسی که با انگیزهٔ تأثیرگذاری آمده با خود میگوید: «من میخواهم به شما کمک کنم تا تصمیماتی بگیرید که نتیجهٔ بهتری به همراه داشته باشد.» درحالیکه شخص سوءاستفادهگر با این ذهنیت آمده: «من میخواهم مخفیانه شما را کنترل کنم تا کاری انجام دهید که به نفع خودم باشد.» بنابراین، درک انگیزهٔ پنهان در پس رفتار هر شخص میتواند کمک بزرگی برای تشخیص افراد تأثیرگذار از سوءاستفادهگران عاطفی باشد.
برخی از متداولترین زمینههایی که فرد در آن احساس نیاز میکند و به واسطهٔ آن بهآسانی در دام سوءاستفادهگر اسیر میشود شامل نیاز شخص به ثبات مالی، نیاز او به تعلق و نیاز به حمایت و همدلی است. این نقاط ضعف میتوانند بهآسانی زمینه را برای اهداف یک سوءاستفادهگر باتجربه فراهم کنند.
حالت روحی مفهومی است که به حال و هوای عمومی فرد مربوط میشود. اگر در افکار، گفتار و کردار یک فرد هماهنگی کامل وجود داشته باشد، نشانهای از یک روحیهٔ قوی و متناسب است.
«هیچچیز، خوب یا بد نیست؛ مگر اینکه به آن باور داشته باشیم»
اگر مردم بهمرور زمان نسبت به باورکردن دروغهای کوچک شرطی شوند، احتمال اینکه در آینده دروغهای بزرگتری را باور کنند بیشتر خواهد بود.
این مسئله ممکن است بسیار دور از ذهن به نظر برسد که اگر شخصی در تلاش است به شخص دیگری آسیب برساند، چرا در ابتدا باید اینقدر مثبت عمل کند؟ پاسخ این سؤال بسیار ساده است؛ زیرا این نمایشِ احساسات در خدمت اهداف خودشان طراحی شده است!
اگر شخصی که در یک رابطهٔ احساسی قرار گرفته متوجه شود که همسرش بهوضوح در تلاش است تا او را کنترل کند، بهتدریج دچار حس انزجار میشود و به دنبال یافتن راهی جهت خارج شدن از شرایط موجود میباشد. به همین دلیل است که بسیاری از همسران کنترلگر، نفوذ خود را به مخفیترین شکل ممکن اعمال میکنند. بهاینترتیب، شریک عاطفی آنها بدون اینکه هرگز متوجه شود در چه شرایطی قرار گرفته، قربانی بیچونوچرای «سوءاستفادهٔ پنهان عاطفی» میشود. این مسئله شخص کنترلگر را قادر میسازد که قدرت اعمالنفوذ دلخواه خود را بدون ترس از لو رفتن و از دست دادن شریک زندگی خود حفظ کند و گسترش دهد.
شخصی که هر یک از ما در روابطمان از او بهعنوان «دوست» یاد میکنیم گاهی ممکن است برای رسیدن به اهداف خود در رابطه، از تکنیک CEM استفاده کند. در این زمینهٔ خاص، یکی از متداولترین انواع سوءاستفادهگرها اشخاصی هستند که بهطور پنهانی احساس گناه، همدردی و تعهد نسبت به خود را به شخص مورد نظرشان القاء میکنند. دوستی که از این طریق مورد باجخواهی عاطفی قرار میگیرد قادر به تشخیص این مسئله نیست
عملکرد CEM در روانشناسی تاریک بهمثابه بمب مخفیای است که امکان شناسایی و خنثی کردن آن، تا قبل از وقوع حادثه، بسیار دشوار است.
رهبران کاریزماتیکی که دچار اختلال شخصیتی پارانویا هستند؛ به استقلال و قدرت اعجابانگیزی برای کنترل دیگران دست مییابند و هنگامیکه این مسئله با سطح بالایی از انزوا از جوامع بزرگتر ترکیب میشود؛ میتواند منجر به وقایع غیرقابلتصوری مانند کشتار دستهجمعی کودکان به وسیلهٔ سم شود.
اما سوءاستفادهگران ماهر کاری میکنند که قربانی گمان کند که بهترین تصمیم را گرفته، درحالیکه کاملاً برعکس است.
عاملان شستشوی مغزی قادر به یافتن ماهرانهٔ نقاط ضعف در زندگی یک قربانی هستند و بیرحمانه از آن سوءاستفاده کرده تا قربانی را به سمت خواستهٔ گروه تسلیم کنند
با استفاده از اعتماد به نفس بالا، اعمال کنترلشده و اجتناب از نگرانی در هر شرایطی، احتمال کلاهبرداری را افزایش داد.
قربانی بدون اینکه متوجه عمق فاجعه شود، سبک زندگی جدید و ناهنجار خود را بهعنوان نعمت و نشانهای از خوشبختی در نظر میگیرد.
طنز تلخ این تکنیک این است که فردی که مورد شستشوی مغزی قرار گرفته مطمئن است که اوضاع را تحت کنترل خود دارد.
شستشوی مغزی روشی است که میتواند ملحدان را به بمبگذاران انتحاری و زندانیان جنگ را به گروهی کمونیست تبدیل کند.
معمولاً بیشتر افراد بهجای اینکه فکر کنند فرد دیگری آنها را به خاطر مسائلِ بهظاهر کوچک فریب میدهد، به این نتیجه میرسند که قضاوت خودشان معیوب است.
تهدید درواقع نوعی «تقاضا» است که به «دستور» نزدیکتر است. تهدید یکی از فرمهای اصلی بازیهای روانی در روانشناسی تاریک است، البته این بدان معنا نیست که هر تهدیدی یک بازی روانی محسوب میشود!
وقتی یک کنترلگر قربانیای را پیدا کند که بهشدت خواهان چیزی در زندگی خود است که معمولاً شامل برآوردهسازی نیازهای عمیق عاطفی میشود، این امر کنترلگر را قادر میسازد که با سهولت بیشتری ذهن شخص مورد نظر را کنترل کند. بهعنوانمثال، اگر یک قربانی اخیراً دچار بحران احساسی ناشی از قطع رابطه شده باشد، از لحاظ عاطفی بسیار شکننده و نیازمند حمایت به نظر میرسد. در اینجا کنترلگر سعی میکند هدف را تحت تأثیر قرار دهد و در سوژه، این تفکر را ایجاد کند که منجی خود را یافته، درحالیکه در حقیقت، فرد کنترلگر بهقصد ویرانی آمده است.
بمباران عاطفی، نمایشی است از احساسات پرحرارت، مخلصانه و بیقیدوشرط از جانب سوءاستفادهگر که به جهت تأثیرگذاری مثبت در اولین روزهای تعامل صورت میپذیرد. هدف از این نمایش این است که سوءاستفادهگر از این طریق بتواند سد دفاعی قربانی را از بین ببرد، اعتماد او را به دست آورد و آن را افزایش دهد و همچنین چارچوبی برای یک رابطهٔ مثبت، دوستی یا هر شکل دیگری از تعامل ایجاد کند.
نحوهٔ عملکرد اشخاص در موقعیتهای گوناگون، اعتقادات و قدرت ارادهٔ هر فرد از نقاطی است که از چشمان تیزبین کلاهبرداران عاطفی دور نمیماند.