بیوگرافی

بیوگرافی لیلا حاتمی بازیگر~ از شروع بازیگری در کودکی تا جوایز مختلف و ازدواج

لیلا حاتمی از بازیگران کار کشته و درخشان سینمای ایران است که طی سال‌ها فعالیت به یکی از چهره‌های اصلی سینمای ایران تبدیل شده است. ما نیز در این بخش از سایت ادبی و هنری گلستان فان قصد داریم نگاهی بر زندگی لیلا حتمای بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی داشته باشیم؛ با ما همراه شوید.

فهرست موضوعات این مطلب

تولد و اوایل زندگیتحصیلاتآغاز بازیگری از کودکیبازیگر شدن لیلا از زبان مادرشمعروفیت با فیلم آب و آتشبازی در یک فیلم اسکاریصحبت‌های لیلا حاتمی درباره فیلم جدایی نادر از سیمینپله آخر و جایزه خرس نقره‌ایفیلم نارنجی پوش و همکاری با داریوش مهرجوییدریافت نشان شوالیهعضویت در آکادمی اسکارداوری در جشنواره فیلم کن 2014بازی در یک فیلم عاشقانه خوبزندگی شخصی و ازدواجسینمای ما به جهانی شدن نزدیک استسلیقه انتخاب نقش و کارگردانخبرنگاران از من سوال عجیب می‌پرسندصحبت‌های لیلا حاتمی درباره فریدون جیرانییکهو حس کردم پیر شدم!صحبت‌های لیلا حاتمی درباره پدرشتولد و اوایل زندگی

لیلا حاتمی 9 مهر 1351 در تهران به دنیا آمد. پدرش علی حاتمی، فیلم‌ساز، و مادرش زری خوشکام، بازیگر بود. مادر ایشان در سال 1403 دار فانی را وداع گفت و مراسم خاکسپاری وی نیز بسیار پر حاشیه بود.

تحصیلات

لیلا در تهران بزرگ شده و به دبیرستان رفت. او در رشته ریاضی دیپلم گرفت و تحصیلاتش را در رشته مهندسی برق دانشگاه پلی‌تکنیک تهران ادامه داد.

او تحصیل در این دانشگاه را پس از دو سال نیمه‌کاره رها کرد و به دانشگاه لوزان، سوئیس رفت و آن‌جا ادبیات فرانسه خواند. به علت بیماری پدرش در 1375 تحصیل را نیمه‌کاره رها کرد و به ایران بازگشت. او به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، فارسی، آلمانی و ایتالیایی مسلط است.

آغاز بازیگری از کودکی

لیلا حاتمی در 12 سالگی در نقش کودکیِ کمال‌الملک در فیلم کمال الملک اولین حضور سینمایی خود را تجربه کرد.

کارگردان این فیلم پدرش، علی حاتمی بود. در سال 1370 در فیلم دلشدگان که آن هم ساخته پدرش بود، ایفای نقش کرد. پس از آن در 1375 برای اولین بار در فیلمی که کارگردانش پدرش نبود (فیلم لیلا از داریوش مهرجویی) نقش یک زن نازا را ایفا و برای آن دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.

بازیگر شدن لیلا از زبان مادرش

خانه ما دانشگاه هنر بود، احتیاجی نبود لیلا سینما بخواند. رشته لیلا مکانیک بود. ولی در خانه ما دائم یا فیلمی در حال تولید بود، یا علی حاتمی مشغول طراحی صحنه و لباس یا تدوین بود.

در خانه ما دائم تبادل نظر بین اهالی سینما جریان داشت. هر کاری که علی می‌ساخت، طی مدت فیلم‌برداری، بازیگرانش در خانه ما زندگی می‌کردند.

لیلا در چنین محیطی رشد کرد. البته که خودش هم علاقه‌مند بود.یادم هست دو، سه ساله بود که ژیلا سهرابی (خواهرزاده علی حاتمی)، سریال «طلاق» را بازی می‌کرد. یک شب ما در تراس خانه نشسته بودیم و شام می‌خوردیم و لیلا هم کنار ما نشسته بود و بازی می‌کرد.

ژیلا زنگ زد که ما در فیلم یک بچه می‌خواهیم، لطفا لیلا را بفرستید. اول من و پدرش گفتیم نه، بعد دیدیم وروجک دو، سه‌ساله خودش می‌گوید می‌خواهم بروم و بازی کنم.

معروفیت با فیلم آب و آتش

اولین نقش جدی لیلا حاتمی که درنهایت به معروفیت او انجامید، بازی در فیلم آب و آتش بود. آب و آتش فیلمی به کارگردانی و نویسندگی فریدون جیرانی که در سال 1380 منتشر شده‌است.

داستان این فیلم درباره علی مشرقی (پرویز پرستویی) نویسنده است که پس از جر و بحثی شدید با همسرش، مهرانگیز، شبانه از خانه خارج می‌شود و با اتومبیلش بی‌هدف در خیابان‌ها پرسه می‌زند و اتفاقی با زنی خیابانی به نام مریم شکوهی (لیلا حاتمی) آشنا می‌شود و برای حمایت از او در برابر مردانی که به دنبالش هستند، همراهی‌اش می‌کند.

مریم او را به آپارتمانش می‌برد تا دفتر شعرهایش را نشان دهد. علی با ورود مردی به نام مجید شهلا (آتیلا پسیانی) -صاحب یک بوتیک که خود را مالک مریم می‌داند- به ساختمان، در اتاقی پنهان می‌شود و صبح روز بعد در بازگشت به خانه با جسد همسرش روبه رو می‌شود که به شکل مرموزی به قتل رسیده‌است.

بازی در یک فیلم اسکاری

لیلا حاتمی که در دهه هشتاد به عنوان یک بازیگر حرفه‌ای فعالیت می‌کرد، با اصغر فرهادی آشنا شد و فرهادی او را برای بازی در فیلم جدایی سیمین از نادر انتخاب کرد.  جدایی نادر از سیمین فیلمی ایرانی در ژانر درام محصول سال 1389 است.

این فیلم برنده اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان 2012 شد. کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی این فیلم را اصغر فرهادی برعهده داشته‌است.

این فیلم توسط نشریه گاردین در فهرست 100 فیلم برتر سینمای جهان که از سال 2000 میلادی تاکنون ساخته شده، جای گرفته‌است. از بازیگران اصلی آن می‌توان پیمان معادی، لیلا حاتمی، شهاب حسینی، ساره بیات و مریلا زارعی را نام برد.

داستان این فیلم درباره سیمین (لیلا حاتمی) است که می‌خواهد به‌همراه همسرش نادر (پیمان معادی) و دخترش ترمه (سارینا فرهادی) از ایران برود و همه مقدمات این کار را فراهم کرده است.

اما نادر نمی‌خواهد پدرش را که از بیماری آلزایمر رنج می‌بَرَد تنها رها کند. این اختلافات باعث می‌شود سیمین از دادگاه درخواست طلاق کند، اما دادگاه درخواستش را در مورد حضانت فرزندش رد می‌کند و مجبور می‌شود به خانه پدرش برگردد.

ترمه تصمیم می‌گیرد پیش پدرش نادر بماند به امید اینکه مادرش سیمین پیش آن‌ها برگردد. نادر نمی‌تواند از عهده مراقبت از پدرش برآید؛ پس برای این کار یک مستخدم به نام راضیه (ساره بیات) استخدام می‌کند. این زن جوان که باردار است این کار را بدون اطلاع همسرش حجت…

صحبت‌های لیلا حاتمی درباره فیلم جدایی نادر از سیمین

یک فیلم انسانی است؛ نه به این معنی که به ارزش‌های انسانی می‌پردازد بلکه به این معنی که با آدم‌ها و احساسات آنها درباره موضوعات مختلف سروکار دارد.

این احساسات در همه مشترک است، پس همه می‌توانند مخاطب فیلم قرار بگیرند. از طرف دیگر، ویژگی فیلم این است که با یک داستان پلیسی (نه به معنی تحقیرآمیزش) پیش می‌رود و تمام جذابیت‌های یک داستان پلیسی را دارد، در‌عین‌حال مهندسی‌ یک سینمای هنری را هم دارد. از این جهت ترکیب ویژه‌ای است.

فیلم واقعاً مورد استقبال زیادی قرار گرفت. کسی چنین انتظاری نداشت. من که خیلی به اعداد آشنا نیستم ولی آن چیزی که آمار می‌گفت واقعیت داشت؛ هیجان آدم‌ها بعد از دیدن فیلم واقعاً زیاد بود و حتی کسانی که آشنایی خیلی دوری داشتند تماس می‌گرفتند و ابراز احساسات می‌کردند. این شکل استقبال بی‌سابقه بود.

پله آخر و جایزه خرس نقره‌ای

بازی در فیلم پله آخر برای لیلا حاتمی نامزدی در جایزه مهم پله آخر را به همراه داشت. پله‌ی آخر فیلم درام ایرانی به نویسندگی و کارگردانی علی مصفا است که در 1390 اکران شد.

این دومین فیلم مصفا بعد از سیمای زنی در دوردست است. این فیلم با هزینه شخصی خود وی ساخته شده و از فیلم‌های مستقل در سینمای ایران محسوب می‌شود. در آن لیلا حاتمی، مصفا و علیرضا آقاخانی ایفای نقش کرده‌اند.

پله‌ی آخر در سی‌امین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر نامزد دریافت دو جایزه شد و توانست جایزه بهترین فیلم‌نامه اقتباسی برای مصفا را کسب کند.

داستان این فیلم درباره لیلی (لیلا حاتمی) ستاره سینماست و به تازگی شوهرش را از دست داده‌است سر صحنه فیلمبرداری ناگهان مقابل دوربین خنده‌اش می‌گیرد و از کار بازمی‌ماند. هیچ‌کس نمی‌تواند دلیل خنده‌هایش را حدس بزند.

فیلم نارنجی پوش و همکاری با داریوش مهرجویی

لیلا حاتمی یکی از بازیگرانی است که با داریوش مهرجویی همکاری بسیاری داشته است. یکی از آثار موفق این دو نارنجی پوش است. نارنجی‌پوش یک فیلم در ژانر کمدی سیاه به کارگردانی و تهیه‌کنندگی داریوش مهرجویی و نویسندگی مهرجویی و وحیده محمدی‌فر محصول سال 1390 است.

این فیلم داستان تحول عجیب و غریب یک عکاس حرفه‌ای مطبوعات است که تلاش دارد با پاکیزگی محیط اطراف، به تطهیر روح و روان خود بپردازد و در نهایت به پاکیزگی روح دست یابد. حامد آبان عکاس حرفه‌ای مطبوعات، با خواندن کتابی در مورد فنگ‌شویی چنان تحت تأثیر پالایش محیط زیست و مبارزه با آشغال‌زایی قرار می‌گیرد که لباس نارنجی مخصوص پاکبانان را بر تن کرده، به شهرداری می‌پیوندد و با عنوان «نارنجی‌پوش لیسانسه» به شهرت می‌رسد.

اما اعتبار و محبوبیت حامد، زندگی خصوصی و خانوادگی او را با سیلی از فراز و نشیب‌های عاطفی تند و ناگهانی به سمت و سویی دیگر می‌برد.

دریافت نشان شوالیه

در سال 1391 سفارت فرانسه طی بیانیه‌ای اعلام کرد نشان ادب و هنر درجه شوالیه توسط وزیر فرهنگ و ارتباطات این کشور به لیلا حاتمی اعطا شده‌است. «این نشان به خاطر خلاقیت هنری یا ادبی یا به خاطر مشارکت در تلالوی هنر و ادب، در فرانسه و در جهان به هنرمندان اعطا می‌شود.»

عضویت در آکادمی اسکار

در ژوئن 2017 آکادمی اسکار اعلام کرد که از لیلا حاتمی برای عضویت در این آکادمی دعوت به عمل آورده‌است. انتخاب نامزدها و برندگان جوایز اسکار توسط اعضای آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک صورت می‌گیرد.

آکادمی دارای بیش از 10000 عضو از دست‌اندرکاران صنعت سینما است. با وجود اینکه اکثر اعضای آکادمی در ایالات متحدۀ آمریکا ساکن هستند، اما بسیاری از اعضای آکادمی دارای ملیت‌های متعددی هستند و در کشورهای مختلفی ساکن می‌باشند.

داوری در جشنواره فیلم کن 2014

لیلا حاتمی به عنوان عضو هیئت داوران بخش اصلی شصت و هفتمین دوره جشنواره فیلم کن انتخاب شد.

او در حالی در شصت و پنجمین دوره جشنواره کن ظاهر شد که در مراسم پایانی، جایزه بهترین فیلم این دوره کن را به ماتئو گارونه به خاطر فیلم واقعیت اهدا کرد. وی که با لباسی پوشیده در این جشنواره شرکت کرده بود، لباسش از سوی سایت اِل، که اخبار دنیای مد را پی‌گیری می‌کند، به عنوان یکی از ده پوشش برتر مراسم اختتامیه جشنواره کن انتخاب شد.

بازی در یک فیلم عاشقانه خوب

یکی از نقش‌های بسیار خوب لیلا حاتمی بازی در فیلم “بمب، یک عاشقانه” است. بمب؛ یک عاشقانه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی پیمان معادی و تهیه‌کنندگی احسان رسول‌اف، پیمان معادی و طرحی از مانی حقیقی محصول سال 1396 است.

فیلمنامه فیلم بمب، یک عاشقانه جایزه بهترین فیلمنامه را از جشنواره آسیا پاسیفیک در سال 1393 دریافت کرده‌است. النی کارایندرو، موسیقی‌ساز مطرح سینمای جهان، با حضور در پروژه بمب؛ یک عاشقانه، برای نخستین بار موسیقی یک فیلم از سینمای ایران را ساخته‌است. فیلم بمب؛ یک عاشقانه از 15 مرداد 1398 در شبکه نمایش خانگی پخش شد.

داستان این فیلم در میانه سال‌های جنگ و در اوج بمباران‌های تهران، روزگار با بیم و ترس می‌گذرد. اما عشق و دل‌دادگی و زندگی و امید، هراس ملموس مرگ را به فراموشی می‌سپارد؛ رفتگان در کلماتِ زندگان تکرار می‌شوند. مرگ، سؤال مطلق است و عشق، ابهام مکرر. «بمب؛ یک عاشقانه» با کورسوی امیدبخش زندگی کار دارد نه با سیاهی مطلق مرگ.

زندگی شخصی و ازدواج

در سال 1377 با علی مصفا هنرپیشه سینمای ایران ازدواج کرد. او در گفتگویی که با ماهنامه فیلم در شهریور 1390 انجام داد، بیان کرد احساسات عمیق شکل گرفته در حین ساخت فیلم لیلا، پایه‌گذار شکل‌گیری پیوند این دو در زندگی واقعی شده‌است. وی دارای دو فرزند به نام‌های مانی و عسل است.

سینمای ما به جهانی شدن نزدیک است

سینمای ما نو شده است. فکر می‌کنم خیلی به سینمای دنیا نزدیک شده‌ایم. حالا در سینمای ما هم ممکن است کارگردانی که نمی‌شناسیم و از آن فیلمسازهای جاافتاده و مشهور نیست، فیلم مرتب و خوبی بسازد. فکر می‌کنم کیفیت فیلم‌ها یکدست‌تر شده و فیلم‌ها از یک حداقلی پایین‌تر نیستند.

سلیقه انتخاب نقش و کارگردان

دوست دارم خود صاحب‌اثر همه‌ کارها را انجام بدهد و بلد باشد همه‌چیز، ازجمله خود من را هم اداره کند. فقط وقتی نقص‌هایی در کار می‌بینم، ناچارم دخالت کنم. علاقه‌ای به همه‌کاره‌بودن و رئیس‌بودن ندارم، اما این‌‌طور هم نیست که وقتی چیزی باب سلیقه‌ام نیست و ایرادی وجود دارد، یک گوشه بنشینم و نظرم را نگویم.

خبرنگاران از من سوال عجیب می‌پرسند

ما عادت داریم هر سؤالی ازمان بپرسند و هیچ سؤالی برایمان غیرعادی نیست. ایده‌آل یک بازیگر این است که راجع‌به کارش از او سؤال شود.

اما مصاحبه‌کننده باید خیلی حرفه‌ای باشد که در این حوزه بماند و سؤال‌های جالبی بپرسد. معمولاً خیلی راجع‌به شخصیتی که بازی شده از بازیگر می‌پرسند.

حتی در پشت‌صحنه‌ فیلم‌های خارجی هم می‌بینید بازیگر‌ها دارند بیشتر درباره‌ نقشی که بازی کرده‌اند صحبت می‌کنند؛ درنتیجه ما عادت داریم که کمتر راجع به کارمان از ما سؤال کنند. البته گاهی هم در مصاحبه‌ها کارهایی می‌کنند که به آدم برمی‌خورد؛ مثلاً 10سال پیش چند نفر از مجله‌ Paris Match آمدند اینجا، مصاحبه‌ خوبی هم کردیم، وقتی خواستند عکس بگیرند دیدم دارند از کفشم هم عکس می‌گیرند!

خیلی به من برخورد، چون کارشان به این معنی بود که به عنوان یک بازیگر اهمیتی ندارم و فقط به عنوان یک «سوژه» برایشان جالب هستم.

به محض خارج‌شدنشان از خانه تلفن زدم و مصاحبه را کنسل کردم. طبیعتاً یک ایرانی چنین کاری با من نمی‌کند چون یک چیزهایی بین ما مشخص است. در آنجا چنین اتفاقاتی نیفتاد، اما سؤال‌های بی‌ربط و شخصی که مثلاً بخواهند میزان اعتقاداتم را بسنجند، پرسیده می‌شد.

ما هم مصاحبه‌هایمان با عوامل فیلم را زمان اکران فیلم درمی‌آوریم، اما چیزی که آنها دارند و باعث می‌شود همیشه‌جلو باشند، برنامه‌ریزی است.

اینجا موقع اکران تازه تماس می‌گیرند و قرار مصاحبه می‌گذارند، اما آنجا از وقتی من در برلین بودم، یعنی دو ماه قبل از اکران فیلم، با من قرار مصاحبه گذاشته شد. ما در ایران حتی نمی‌دانیم فیلم چه موقع اکران می‌شود.

حداقل اگر بدانیم و اقدام کنیم، برای تبلیغات فیلم خیلی مؤثر است. اینجا مطبوعات خیلی هوای فیلم‌ها را ندارند. انگار یک‌جور رقابت بین سینما و مطبوعات هست، به نظر شما این‌جوری نیست؟

صحبت‌های لیلا حاتمی درباره فریدون جیرانی

آقای جیرانی… تمرین ایشان معمولاً روخوانی دیالوگ‌هاست. مدل فیلمسازی ایشان این‌‌طوری است؛ نمی‌گذارد ویژگی‌های بازیگر وارد فیلمنامه‌اش بشود. تمرین‌هایش منتهی می‌شود به روخوانی متن و اجرای همان متنی که روی کاغذ هست.

به‌شدت وابسته به فیلمنامه‌ نوشته‌شده است. از اینکه در عمق شخصیت برود گریزان است. کاملاً منطبق بر متنی که نوشته پیش می‌رود. ترجیح می‌دهد خصوصیات شخصی بازیگر در حین اجرا حذف شود.

یکهو حس کردم پیر شدم!

من همین چند روز پیش یکهو احساس کردم که قشنگ 10، 20 سال پیر شدم. برای اینکه تا یک جایی در دنیای خودت و با آدم هایی که بودی می گفتی اینکه بد نیست.

از هیچی بهتر است ولی یکباره می بینی یک عالمه آدم جدید هست که تو اصلا نمی شناسی شان و دقیقا احساس کردم از این فضا عقبم.

من با علی فرق دارم. هیچ اخباری را دنبال نمی کنم و عکسی نمی بینم. برای همین وقتی بچه ها سر فیلمبرداری از جشنواره می آمدند و اسامی فیلم ها و کارگردان ها را می گفتند، با یک موج جدیدی از فیلمسازهای خوب روبرو شدم و با خودم گفتم: ای بابا من اینجا برای خودم سرم را کرده بودم توی کوزه و داشتم کارای چرت و پرت بازی می کردم.

صحبت‌های لیلا حاتمی درباره پدرش

پدرم آن چیزی که مردم انتظارش را داشتند عرضه نمی کرد. یک چیز دیگری عرضه می کرد و اتفاقا مردم هم خوششان می آمد و می رفتند به سمتش ولی آدم هایی که منتظر این بودند که شبیه بقیه بشوند، مأیوس می شدند.

در واقع یک چیز خوشایندی بود که مأیوس می کرد. مخاطبی را که در پی این بود که ما زودتر برسیم به جهان و در نتیجه حواس شان را پرت می کرد؛ ولی از طرف دیگری چون با خودشان و وجود خودشان ارتباط برقرار می کرد و این را نمی توان انکار کرد، برایش دلنشین هم می شد.

کلام آخر

کاش میشد بیشتر درباره لیلا حاتمی  می‌نوشت… او بازیگر بزرگ سینمای است که ایران و ایرانی باید به وجود او افتخار کند. ما نیز امیدواریم که در سهم خود توانسته باشیم شما را  با این هنرمند بیشتر آشنا کنیم. در پایان امیدواریم از خواندن این مقاله نهایت لذت را برده باشید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا