متن و جملات

جملات خداحافظی با زمستان~ متن های احساسی و ادبی پایان زمستان و شروع بهار

در این بخش جملات خداحافظی با زمستان با متن های احساسی و زیبای ادبی درباره پایان زمستان و شروع بهار زیبا را گردآوری کرده ایم.

متن و جملات خداحافظی با زمستان

فصل دیگر از راه رسیدفصل شروع عشقزمستان با تمام نگاه سنگینش رخت بر بستو از قافله این سال کم شدبهار با بوی عطر ریاحینباز بر پنجره دل عاشقان سر زد

در ساحل دریای خروشان منیآرامش روزگار ویران منیبا لمس تنت همیشه نوروز رسیدای عشقتو پایان زمستان منی

پاییز با همه دلتنگی هایش تمام شدزمستان هم به آخر می رسدو این تنها منم که در انتظار بهارمتا به همراه ابرها بغل بغل باران ببارم

برخی چیزها به مانند همین زمستانیکه در حال پایان یافتن استتاریخ انقضا دارندبیشتر از حد که بمانندغیر قابل مصرف خواهند شدو حتی وجودت را هم آزرده خاطر خواهند کرد

های زمستانهمین که یخ ها رااز روی کبودی های زیر چشمانت کنار بزنمبهار سبز می شود

در انتهای زمستان و ابتدای بهار مرور می‌ کنمت‌تو را چو شاخه یک گل نه خشک، تازه و سبزدرست در صفحه‌ ی خوب آرزوهای کتاب زندگی‌ امدخیل می‌ بندمخدا کند که بدانی چقدر دلتنگمخدا کند که ببینی چقدر دلگیرمدر این مسیر بلند چه فرصت خوبی‌ ست دوباره رد شدنتچه عیدی خوبی‌ ست دوباره آمدنت

متن ادبی زمستان

به شقایق سوگند که تو بر خواهی گشتمن به این معجزه ایمان دارممنتظر باید بود تا زمستان برودغنچه ها گل بکنند

بهار چشمه عشق است برای زمستان تشنه

چند روز ﺩﯾﮕﺮاﻣﺮﻭﺯ میشود پاﺭﺳﺎﻝﮐﻤﯽ ﺳﺎﺩﻩو کمی ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩو ﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ چشم داریم به فرداﺍﻓﺴﻮﺱ به فکر پاییز ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥﻭ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺑﻬﺎﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ فدا ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢﺟﺸﻦ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ عید ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢو ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢبا اﺧﺘﻼف ﭼﻨﺪ ﺗﺎ موی بیشتر سفید شده…

فصل سرما در حال تمام شدن است و کم کم وارد فصل بهار می شویم،همان فصلی که زیبایی تمام طبیعت را در بر می گیرد.از خدا میخواهم که درست به مانند پایان یافتن این فصل،فصل سرمای زندگی همه تان هم تمام شده و وارد فصل بهار زندگیتان شوید،وارد فصلی که زندگی شما تبدیل به بهترین حالت خود می شود.

در انتهای زمستون و ابتدای بهار مرور می‌کنمت‌!تو را چو شاخه یک گل نه خشک …تازه و سبز! درست در صفحه‌ی خوب آرزوهای کتاب زندگی‌امدخیل می‌بندم خدا کند که بدانی چقدر دلتنگم خدا کندکه ببینی چقدر دلگیرم در این مسیر بلندچه فرصت خوبی‌ست دوباره رد شدنتچه عیدی خوبی‌ست دوباره آمدنت

زندگی را به فصول سال تشبیه می کنمهیچ فصلی همیشگی نیستدر زندگی نیز روزهاییبرای کاشت، داشت، استراحت و تجدی و حیات وجود داردزمستان تا ابد طول نمی کشداگر امروز مشکلاتی داریدبدانید که بهار هم در پیش است

متن پایان زمستان زیبا و شروع بهار

بهار زیباست ..بهار را دوست می دارم …بهار خبر از آمدن مهمان است …بهار خط پایان بر زمستان است …بهار تب زمستانی ست که یخ بسته بود …بغضی است رسوب کرده در یخی که آب شده است…که من بغض رسوب کرده را در آب دوست می دارم …

زندگی را به فصول سال تشبیه می کنمهیچ فصلی همیشگی نیستدر زندگی نیز روزهاییبرای کاشت، داشت، استراحت و تجدی و حیات وجود داردزمستان تا ابد طول نمی کشداگر امروز مشکلاتی داریدبدانید که بهار هم در پیش است

وقتی بهار از راه رسیدیخهای قلبمان آب شدگل عطرآگین احساس درونمان روییدو یادمان آمدشعری بچینیمدر وصف خوبرویی بهارامایادمان نبودوقت خداحافظی زمستاندل آدم برفیآب شد…

زمستان هم رو به پایان است و آنچه تمامی ندارد به انتظار نشستن برای چیزی دیگر است.فصلی دیگر،روزی دیگر، فرقی نمیکند ما همیشه از پایان هرچیز ترسیدیمو همین ترس از پایان مارا زودتر به انتها رسانید.هرکجا که بودیم این دل،جایِ دیگری نفس کِشید هوای دیگری در سر داشت.زمستان هم رو به پایان است بهار دوباره می آید و بازهم پایانش مارا آزرده خواهد کرد.باور کن ما آغاز هرچیز را نفهمیدیم بس که به پایان آن اندیشیدیم. . .

گذشت فصل زمستان گذشت سردی و سوزبیا ورق بزن این فصل رابهار منی

دنیا که همیشه همینطور نمیماندشبها روز میشوندو زمستان بهار میشودبه دنیا و بازی‌هایش لبخند بزنیک جمله برای آرام گرفتن کافیستمیگذرد

جملات پایان زمستان احساسی

دل آدمی به هنگام بهارزمستان را می خواهدو به وقت زمستان، بهار را!دلتنگ می شودبرای هر آنچه که دور است.آیا باید همیشه به هم رسید؟بیخیال شو!بعضی چیزهاوقتی که نیستندزیبایند‌.

گذشت فصل زمستان گذشت سردی و سوزبیا ورق بزن این فصل رابهار منی

می دانم خواهی آمدآمدنت پایان انتظارهاستپایان زمستانآمدنت بهاری است دل انگیزبهاری با عطر یاس و نرگس

فصل دیگر از راه رسیدفصل شروع عشقزمستان با تمام نگاه سنگینش رخت بر بستو از قافله این سال کم شدبهار با بوی عطر ریاحینباز بر پنجره دل عاشقان سر زد

طبیعت قرار است که لباس عروسش را از تن به در کند،فصل زمستان در حال تمام شدن است.بهار نزدیک است.در بهاری که طبیعت به ارمغان می آورد،دلت را هم بهاری کنو خرابه های زندگی ات را به مانند بهار از نو بساز

روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماندروز و شب داردروشنی دارد،تاریکی داردپایین دارد، بالا داردکم دارد، بیش دارددیگر چیزی از زمستانباقی نماندهتمام می شودبهار می آید…

محمود دولت آبادی

وقتی بهار از راه رسیدیخ های قلب مان آب شدگل عطرآگین احساس درونمان روییدو یادمان آمدشعری بچینیمدر وصف خوبرویی بهاراما یادمان نبودوقت خداحافظی زمستاندل آدم برفی آب شد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا